چگونه کودکان را از تلویزیون جدا کنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۸۹۵۱۹
خیلی از والدین برای این که صدای آزار دهنده گریه بچهها مهمانی را به هم نریزد توی گوشیشان همان فیلم را دانلود میکنند و بچه با رغبتی وصف نشدنی دوباره به تماشای آن مینشیند.
به گزارش برنا؛ اوایل این موضوع خیلی جدی به نظر نمیرسد. پیش خودمان میگوییم خب بچه است دیگر، دوست دارد یک بار دیگر پای این برنامه بنشیند و از اول تا آخرش را تماشا کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلایل علاقه کودکان به تماشای مکرر یک فیلم یا کارتون
بر اساس مطالعهای که در دانشگاه ساسکس در کشور انگلستان انجام شد، تأیید شد که کودکان وقتی بارها فیلم یا کارتونی را میبینند یا وقتی داستانی را چندین بار گوش میدهند، بهتر درک میکنند. در این مطالعه روانشناسان، کودکان سهساله را تجزیه و تحلیل کردند، برای برخی یک داستان را چندین بار خواندند و برای برخی دیگر داستانهای مختلف خوانده شد و مشخص شد کودکانی که دایره لغات بیشتری کسب کردند، کودکانی بودند که در معرض داستانهای تکراری قرار گرفتند اما این امر در رابطه با تماشای تکراری فیلم و کارتون در کودکان هم صادق است.
بر اساس این مطالعه، کودکان در اولین باری که فیلم را میبینند بهطور کامل آن را درک نمیکنند. بهعبارتدیگر، گستره توجه و پردازش شناختی کودکان نمیتواند با ریتم فیلم هماهنگی داشته باشد. بدیهی است که این امر درک آنچه را که در فیلم اتفاق میافتد برای کودک دشوار میکند؛ بنابراین کودک هر بار که فیلم را میبیند جزئیات جدیدی را که قبلاً درک نکرده به تصویر میکشد و این امر به او کمک میکند که داستان را بهتر درک کند.
این روند طبیعی است
دکتر تبریزی به بیان دلایل دیگری برای علاقه کودکان به تماشای تکراری فیلم و کارتون می پردازد و میگوید: «اینکه بچهها دوست دارند یک فیلم یا کارتون رو تکراری ببینند طبیعی است؛ به این علت که بچهها عملاً دنبال لذت هستند و وقتی از چیزی لذت میبرند سعی میکنند مدام آن را دنبال کنند لذا یکی از دلایل تماشای تکراری یک فیلم یا کارتون در کودکان این است که آنها از تماشای آن فیلم احساس لذت میکنند.»
این متخصص ادامه می دهد: «یکی دیگر از دلایل این امر، میزان اضطراب بالا در کودک است. کودکان مضطرب، به شکل کلی دوست ندارند که در چیزی تغییر ایجاد شود. این کودکان دوست دارند فیلم، کارتون، اسباببازی و حتی مکان بازی خود را ثابت نگهدارند و دنبال تنوع نروند به این علت که هر تغییری ممکن است در آنها ایجاد اضطراب کند.»
ماجرایی به نام همذات پنداری
«دکتر تبریزی» یکی دیگر از دلایل علاقه کودکان به تماشای تکراری فیلم و کارتون را همزادپنداری دانست و در اینباره گفت: «به شکل خاص در مورد کارتون و فیلم، گاهی وقتها بچهها همزادپنداری میکنند و خودشان را جای شخصیت یا قهرمان کارتون قرار میدهند و آرزوهایشان را در آن فیلم یا کارتون میبینند لذا این هم یکی از دلایلی است که باعث میشود کودک یک فیلم یا کارتون را بارها و بارها تماشا کند.»
علاقهی به تکرار، اختلال نیست
این روانشناس کودک در رابطه با نگرانی والدین در خصوص تماشای بیشازاندازه یک فیلم یا کارتون توسط کودکان، گفت: «در حالت کلی تا زمانی که این تکرار کردن به اختلال تبدیل نشود (مثل ویژگیهایی که ما در کودکان مبتلا به اوتیسم میبینیم)، مشکل خاصی نیست که والدین بخواهند نگران باشند. علاقهی به تکرار، پدیده طبیعی است و این امر نهتنها در کودکان بلکه گاهی در بین بزرگسالان هم رخ میدهد؛ خیلی وقتها من و شما هم از یکچیزی لذت میبریم و به دلیل لذت ممکن است چندین بار آن کار مورد علاقهمان را تکرار کنیم.»
بدترین واکنش والدین
اغلب واکنش والدین بهخصوص مادران در رابطه با بچههایی که علاقه به دیدن فیلمهای تکراری دارند این است که میگویند: خسته نشدی که این فیلم را هزار بار میبینی؟"، "دیگه کافیه، یک فیلم دیگر تماشا کن!" و جملاتی از این قبیل؛ تبریزی در خصوص تأثیرات مخرب چنین جملاتی بر روی کودکان گفت: «یکی از چیزهایی که کودکان در تمام سنین به آن نیاز دارند، درک شدن توسط والدین است. قاعدتاً گفتن این جملات اولین تأثیری که دارد این است که بچهها احساس میکنند والدینشان آنها را درک نمیکنند. چیزی که از تماشای مکرر یک فیلم در ذهن کودک میگذرد این است که من از تماشای این فیلم لذت میبرم و چیزی که والد با گفتن این جملات به او میگوید این است که تو نباید لذت ببری! همچنین گفتن این قبیل جملات باعث میشود تا کودک از والدین خود فاصله بگیرد. برای درک بهتر کودک، والدین باید خودشان را جای بچه بگذارند.»
عکسالعمل درست کدام است؟
این متخصص بهترین واکنش والدین در رابطه با این نوع کودکان را صحبت کردن میداند و ادامه میدهد: «والدین باید احساسات کودک نسبت به آن مورد خاص را به روی او بیاورید. مثلاً زمانی که کودک در حال تماشای کارتون برای بار هزارم است، والدین باید کنار کودک بنشینند و درباره کارتون با کودک صحبت کنند؛ از او بپرسند: "چرا این کارتون رو دوست داری؟"، "چه حسی پیدا میکنی وقتی چند بار این کارتون رو میبینی؟" ، "می توانم بپرسم چرا کارتونهای دیگری نمیبینی؟"، "کدوم قسمت این کارتون برای تو جذابتره؟"، "کدوم یکی از شخصیتها رو بیشتر میپسندی؟"، "چرا این شخصیت رو میپسندی؟". با پرسیدن این سؤالات کودک احساس میکند که والدین او را درک میکنند و این میتواند به بهبود رابطه والد و کودک کمک کند.»
تماشای تکراری کارتونهای خشونتآمیز
این روانشناس کودک و نوجوان در پاسخ به این سؤال که اگر کودک علاقه داشته باشد کارتونهای خشونتآمیز را چندین بار ببیند، در این صورت واکنش والدین باید چگونه باشد، پاسخ میدهد: «درباره تماشای فیلم و کارتونهای خشن دو نظر در دنیا وجود دارد، یک نظر این است که دیدن این فیلم و کارتونهای خشونتآمیز باعث میشود تا پرخاشگری در کودکان افزایش پیدا کند چون کودک خشونت را در این فیلمها میبیند، یاد میگیرد و سعی میکند آن را تکرار کند. نظر دوم این است که گاهی در ذهن کودکان خشمهایی وجود دارد که تخلیه نشده و با دیدن این فیلمها و کارتونها، همزادپنداری میکنند و خشمشان را با تماشای اینگونه فیلم و کارتونها تخلیه میکنند و اتفاقاً آرامش پیدا میکنند.»
دکتر تبریزی میگوید تحقیقات در این زمینه ادامه دارد: «روی هر کدام از این نظریهها تحقیقاتی انجامشده که بعضی تحقیقات این نظریهها را رد و برخی تائید میکنند اما مسیر، بیشتر به نفع تحقیقاتی است که میگوید تماشای فیلم و کارتونهای خشونتآمیز برای کودکان مضر است.»
راهکار جایگزینی
تبریزی بهترین واکنش والدین در خصوص تماشای مکرر کارتونهای خشونتآمیز را جایگزینی میداند و میگوید: «والدین بهجای اینکه کودک را از تماشای فیلم و کارتون خشونتآمیز منع کنند و به کودکشان بگویند تو حق نداری این فیلم را ببینی باید راهکار جایگزین پیشنهاد دهند اما جایگزین باید آنقدر جذاب باشد که بتواند هیجان صحنههای پرخاشگری آن فیلم یا کارتون را جبران کند. این جایگزین میتواند پیشنهاد تماشای یک کارتون جذاب و آموزنده دیگر یا بازیهای هیجانانگیز باشد. سعی کنید هر روز با کودکتان بازی های حرکتی مثل کشتی، والیبال، بسکتبال، دنبالبازی، قلقلک بازی و... انجام دهید زیرا با انجام این بازیها بسیاری از مشکلات و اختلالات کودکان کاهش پیدا میکند و خیلی از نگرانیهای والدین حتی در رابطه با اینگونه مسائل حل خواهد شد.»
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: والدین شعر گریه کودکان کودک و نوجوان بازی اوتیسم ذهن خشونت مشکلات تربیت کودکان کودکان روانشناسی کودک یک فیلم یا کارتون فیلم و کارتون ها تماشای تکراری واکنش والدین چندین بار بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۸۹۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیدهای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگانگیر حس همدلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست؟
ما - والدین که فرزندانمان را مال خود و نه از خود میدانیم - با این فرشتگان معصوم کاری میکنیم که بیشباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و همدلی با گروگانگیران که برخی از مدارس ابتداییاند.
این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی میسپارند که با جان و جسم کودکانشان چون یک گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت همکاری را نشان میدهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع میشوند.
قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش میشود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود! چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:
۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!
۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه) و غیره.
اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند! از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!
۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!
۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست!
۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد !
۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!
۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است!
پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش